گوش ما باشد صدف با گوهر گفتار تو
کل کیتی شد معطر از گل گلزار تو
خود کشی کرده ست خورشید عذب از دست تو
حلقه آویزان شده در آسمان دار تو
ماه عزدار و ستاره شد غروب اش در سحر
از خم ابرو و از آن نرکس بیمار تو
دست گلچین زخم دار نیش از بی رحمی است
می کند از گل نگهداری سر هر خار تو
آن همه خوبی بجای ناسزا کردی به ما
عفو فرما ما چنین هستیم بستانکار تو
تو محبت کرده ای ما دشمنی در دوستی
ما چنان بی چشم و رو آماده ی پیکار تو
#خلیل_کاظمی