حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

ردیف ت

بلبل بساط خویش به منقار دیده است
منصور شهرت اش به سر دار دیده است

پیراهن دل اش شده چاک از دودست رد
زخم اش‌اتوی تهمت بسیار دیده است

یوسف رهین عشق من و پیری منست
از این عصاست گرمی بازار دیده است

با خمره ی شکسته واشک روان تاک

تصویر خود در آینه ی یار دیده است
اسفند دانه دانه کند دود با دل اش
چشم حسود کور خریدار دیده است
شمع مزار نیم شبم خواب مانده است
صبح اش بخیر دیده ی بیدار دیده است
در دستگاه وهم نه در خاطرات عشق
در قلب چشم هر مژه خونبار دیده است