حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

کلاه

در بخشش کریم صبوری کرامت است

هر کس قفا نشست امام جماعت است

رفتی کلاه بر سر یوسف گذاشتی

این دور از عزیزی و عشق و عطوفت است

برروی تربتم گل شمعی بیاورید

امشب وداع شام غریبان محنت است

قلب بهشت مسکن بیچارگان شده

اینجا اگر که ساکن شهر ملامت است

لشگر کشی مور سلیمان ندیده بود

اینجا عقب نشینی جاه است و حشمت است

تکمیل هر غرور به آفت برابر است

لب بستن کلام مهار خجالت است

فرعون مشارکت به خدا کرده از تباه

با شرک محض دست به دامان حاجت است

خانه خراب بر سر دریا حباب بود

سرگشتگی به عاشق بیدل ضرورت است