بلند مرتبه ی عشق و عصمت و عفت
طلیعه دار بزرگ شرافت و خلقت
خزانه دار امین و کرامت و ثروت
زمام دار نسا در اریکه ی دولت
چه عزتی دارد
صلابتی دارد
چه نکهتی دارد
اصالتی دارد
بنام نامی حق ام مؤمنین باشد
*********
کسی چو مادر زهرا نبوده در عالم
شده ست نقش عفافش به حلقه ی خاتم
نبوده مثل خدیجه به دوده ی آدم
که منتخب بشود بر پیمبر اکرم
سلیقه ی یکتاست
یکیست بی همتاست
مجرد و تنهاست
کریمه ی تقواست
بزرگ بانوی عالی جناب دین باشد
********
قدم به خانه ی احمد به اذن حق میزد
کتاب زندگیش را ورق ورق میزد
جهاز و ثروت خود را طبق طبق میزد
طلوع مظهر او تا دم فلق میزد
ظواهرش نور است
بواطنش حور است
خدای دستور است
به عشق مقدور است
ببین که نخله ی طوبی وماو طین باشد
********
یک اربعین شده مبعث، که رهسپر کردند
چه زندگانی خوبی به عشق سر کردند
نهال نور و شکوفه پر از ثمر کردند
به آسمان ولا یازده قمر کردند
گلی شکوفا شد
رخی هویدا شد
امید دنیا شد
عزیز بابا شد
خدیجه را همه هستی و مه جبین باشد
*******
چه روزها و چه شبها کنار هم بودند
امید هم دل هم عشق دم به دم بودند
که جمع بوده و قالب به جام جم بودند
رسید شعب ابی طالب و به غم بودند
چه روز گاری بود
زمان زاری بود
چه بیقراری بود
که سوگواری بود
رسول بهر خدیجه به غم عجین باشد
********
جنازه روی زمین فاطمه بسر میزد
شراره از غم مادر به هر جگر میزد
چو مرغ بسمل از این غصه بال و پر میزد
سرشک بر رخ افسرده ی پدر میزد
ز غم چها میکرد
خدا خدا میکرد
ورا ز روی مام
پدر جدا میکرد
پیمبر از غم هجران او غمین باشد
*******
به کربلای معلا چه محشری بوده ست
به روي خاک تف از کین چه پیکری بوده ست
به نوک نیزه ی قاتل عجب سری بوده ست
کنار پیکر بابا چه دختری بوده ست
چه ناله ها میزد
چه اشک ها ریزد
ز بهر این دختر
دل سما سوزد
کتک تسلی این دخت نازنین باشد