شام عاشورای سرداران رسید
وقت پیمان بستن یاران رسید
وادی عشق و وفا اینجا بود
سرزمین کربلا اینجا بود
ما بیوم الترویه محمل کشان
آمدیم از مکه در دشت خصان
ما برای جانفشانی آمدیم
نی برای زندگانی آمدیم
هر که بهر سود با من آمدست
فال رسوائی به نام خود زدست
هر که امشب مستیش گل کرده است
رو به سوی قتلگه آورده است
هر که امشب سوز و سازش بیش هست
راس او فردا به نی در پیش هست
هر که امشب باده خواری میکند
راس او بر نی سواری می کند
هر که مست از باده اینک میشود
جسم او فردا مشبک میشود
هر که امشب مست از باده شدست
در نبرد خصم آماده شدست
هر که صبها را خورد از دست من
میشود از خون لباس او کفن
هر که باشد بین ما دنیا پرست
ره کند کوته شود ورنه ز دست
پیرها از نوجوانان مست تر
شوقشان در جانفشانی بیشتر
هر که را می بینم امشب در خنک
وای بر زینب که فردا هست تک