طوفان سر به مهرم و من در کشاکشم
عمری برای داغ عزایت در آتشم
از بس که روضه خوانده ام و گوش کرده ام
با ناله های مادر تو من مشوشم
میخانه ی حسینیه ی توست عرش یار
زان روست ، مست دائما از شرب بی غشم
از شش جهت بنالم و گریم هزار وار
تا روز واقعه من عزادار آن ششم
صدها سپاه بر دل من خیمه بسته اند
من این سپاه را به غم و آه میکشم
با اشک و آه و سوز من از این بسیط خاک
من یا حسین حسین به افلاک میکشم
هستم غلام حلقه به گوش رقیه ات
با این سمت به پیر خرابات سرخوشم
کرببلای کشور دلها تویی حسین
با نام کربلای تو یکسر در آتشم