الا ای آیت باری تعالی
الا ای مظهر و یغمای دلها
فلک پرتو فشان مقدم توست
که هر چه هست زنده از دم توست
خمیر عشقت از روز ازل بود
که هر چه بود ما قبلت بدل بود
به دو عالم بهار چهار فصلی
خلایق جمله فر عند و تو اصلی
علوم عشق با تدریس تو شد
نزول عشق با تاسیس تو شد
بنای خلق از نور تو باشد
اساس دین به دستور تو باشد
همه هستی شده خلق از برایت
که هستی فاطمه جان ها فدایت
تو بسم الله الرحمان الرحیمی
تو در بخشش کریمان را کریمی
کریمی ترا عالم ندارد
ترا دارد هر آن کس کم ندارد
سپهر آفرینش را تویی بدر
الا زهرا تو هستی لیله القدر
تو مهر پر فروغ مصطفایی
به حق حق قسم مشکل گشایی
تویی انسیه الحو رای احمد
سرور سینه و قلب محمد
بدون تو علی تنهای تنهاست
جهان وهم نبی تنهای تنهاست
تو مفهوم کلام الله باشی
تو جانان رسوالله باشی
تو مام یازده مهر ولایی
عفاف و عصمت و خیرالنسایی
هر آنچه داشت خالق در تو رو کرد
علی هم از تو کسب آبرو کرد
اگر بوید محمد سینه ی تو
خدا را دیده در آئینه ی تو
وجودم را ز تو پرداختم من
خدا را بهر تو بشناختم من
عبادت را ز تو آموختم من
به عشقت پای تا سر سوختم من
قدم تا در بر دنیا نهادی
برات عفو دست خلق دادی
تو تا باشی گرفتاری نباشد
ز بهر عاصیان ناری نباشد
تو تا باشی اثر از دوزخی نیست
بهشت و برزخی و پاسخی نیست
گنه کاران به تو امید وارند
دو چشم عفو بر دست تو دارند
همان دستي که پیغمبر ببوسید
غلاف تیغ آن کافر ببوسید
همان دستي که دست مرتضی بود
کنار علقمه از تن جدا بود