حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

غزل هو کشید

دیدی  چه شد که کذب نشست و فرو کشید

خاری به چشم گشته و خس در گلو کشید

خلقی برای بیش و کم ات هو کشیده اند

اما خدا برای تو از غیب هو کشید

چیزی ز آبروی تو باقی نمانده بود

عشق آمد ومیانجه شد و آبرو کشید

در مجلسی که خيل حریفان مدعی

بودند بحث کین تو در گفتگو کشید

من رفته ام به اوج تفکر در این میان

بختت چرا رسید وز تو زیر ورو کشید

دیدم که دوش ساقی میخانه بهر تو

بودی خمار باده ز خم وسبو کشید

با خون دل به ذوق و به عشقی که داشت او

عکس ترا به قاب دل از روبرو کشید