زود از سرت پريد هوای غریب عشق
معلوم میشودکه تو عاشق نبوده ای
بیهوده رفته ای و به بی راهه میروی
فرموده ی دل است تو صادق نبوده ای
تو مثل گل به گلشن عشاق بوده ای
در باغ بوده ای و شقایق نبوده ای
شر منده ام که تیغ زبانت به هرزه رفت
تو لال بوده ای و تو ناطق نبوده ای
تو لاف عشق میز نی از پرده ی دروغ
عذرا کجا بود که تو وامق نبوده ای
ای صد دله به صد گله با تو به گفتمی
تو واژه دار بوده و شائق نبوده ای