نوای چهچه و ایل هزار می آید
سروش گریه ی شب زنده دار می آید
دو چشم منتظرم روز و شب به در باشد
صدای تق تق پای نگار می آید
دلم به تاب و تب افتاده وقت دیدار است
بپاش آب بکن ذبح که یار می آید
شگفت غنچه وگل شد به باغ و بلبل خواند
بریز دانه ی اسفند بهار می آید
دلم بخواند برایش صد آیه الکرسی
سلامتش ز خداوند گار می آید
به راه غیب بود یوسف تو ای یعقوب
که سر، دگر بخدا انتظار می آید