از کودکی غلام تو و نوکرم حسین
شمعم من و ز نور تو خاکسترم حسین
من آن کبوترم که ز تیر غمت چنان
بشکسته گشته است چو بال و پرم حسین
گر تو مرا قبول نمودی به هر طریق
ضامن مرا به پیش تو شد مادرم حسین
آمد محرم و دل من غرق در غم است
دیگر نظر نما به دو چشم ترم حسین
ممنونتم که باز پذیرفته ای مرا
ای سرور تمام سران سرورم حسین
هر وقت آمدم تو مرا راه داده ای
ارباب من امید دلم دلبرم حسین
در پیش تو سیاه و سفید هر دو دلرباست
ای شاه دلنواز تو را چاکرم حسین
در وقت احتضار بیا با رقیه ات
بر دامنت بنه سر غم پرورم حسین