حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

حضرت زهرا س کوچه

در دل کوچه بود توفان شد

پاره پاره تمام قرآن شد

رعد و برقی چنان زده است

ماه رنگین کمان شده است

وسط کوچه بر زمین غلتید

اختر افشان به حال او ناهید

بر رخش پنجه های کی باشد

گویدم مه گرفتگی باشد

داغ سیلی به روي گردون است

تا قیامت سما شفق گون است

صاعقه زد سحاب شد آتش

خواند او چون نماز آیاتش

کوچه محراب  و سجده طولانی ست

آسمان ابری است و  توفانی ست

ضربه ی آن کشیده در پژواک

ناله ها زد ز سینه ای صد چاک

کشته از تازیانه و کتک است

مرغ بسمل به کوچه ی فدک است

آنکه امداد نوح را میکرد

همسرش در بلا چها میکرد

خون ز پهلو ش چو بحر جوشان بود

نود و پنج روز توفان بود

کشتی نوح اگر به ساحل شد

فاطمی را سفینه در گل شد