حضرت رقیه س

در مرکز آسمان ستاره آمد

بر ساقه ی عرش گوشواره آمد

تا نرگس حورایی او وا گردید

گفتند که فاطمه دو باره آمد

*******

یک آیه به سوره ی دلم نازل شد

بر ریشه ی کربلای من حامل شد

با آمدن چنین فر شته امشب

مجموعه ی کربلای من کامل شد

*******

بر شاه جهان دخترک بودم من

بر تارک او شانه سرک بودم من

تا بود پدر به دشت سر سبز ولا

با حسن تمام شاپرک بودم من

********

شب میلاد گل ناز آمد

شب عشق و شب اعجاز آمد

شب شعر و شب آواز آمد

فاطمه در دو جهان باز آمد

بلبلان جمله غزل خوان شده اند

آل طا ها همه خندان شده اند

********

چشم خود غنچه صفت وا میکرد

خنده بر صورت بابا میکرد

نظرش کار مسیحا میکرد

چهره اش یاد ز زهرا میکرد

قدمش تا که بدنیا آمد

همه گفتند که زهرا آمد

*******

با که گویم که گرفتار شدم

چکنم عاشق و بیمار شدم

عشق نا دیده خریدار شدم

روز و شب بر سر بازار شدم

عشق او کنج دلم تا ابد است

نام او سیصد و پانزده عدد است

********

جلوه اش جلوه ی یکتا باشد

ناز او ناز اهورا باشد

او عزیز دل  دنیا باشد

همچو زهرا تک و تنها باشد

بر حسین است تمام هستی

داده بر میکده ها او مستی

*******

ساقی او میکش میخانه منم

شمع او با شد و پروانه منم

میر او سائل این خانه منم

عاقل او باشد و دیوانه منم

من دگر جلب رقیه هستم

بخدا کلب رقیه هستم

********

دختر است از همه مردان سر اوست

از تمامی زنان بهتر اوست

بر حسین ابن علی دختر اوست

ثانی بی بدل کوثر اوست

قدو بالاش بهشت همه است

بخدا چون شبیه فاطمه است

*********

روی او جنت و لعلش کوثر

چشم او زمزم ورخ مه منظر

مات او دیده ی شمس است و قمر

موی او چرخش دور خاور

تا که دیدند ورا آل الله

همه گفتند که ماشاالله