حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

کلب خانقه حیدری

از ایستگاه شهر خیالی بری شدم

در واگن قطار مسافر بری شدم

رفتم به دشت عشق تفرج کنان به ریل

گم گشته ی وصال در آن صرصری شدم

تندیس ها ی آدمکان را گریستم

پیدایش تجسم حق باوری شدم

در فوق و ذوق و شوق تصور به رویت ام

محو جمال و شمس رخ حیدری شدم

با یا علی علی پریدم از آسمان

مرهون عشق و مرحمت مادری شدم

این سرنوشت عشق من از نو جوانی است

عمری ست کلب خانقه حیدری شدم