دست من و عنایت امیر عزت و شرف
لحظه به لحظه میروم در حرم شه نجف
صدق مصدقم علیست خواجه ی مطلقم علیست
کوس اناالحقم علیست که میزنم به چنگ و دف
سوخته ی مودتم خونجگر ارادتم
دربدر محبتم میکشدم به هر طرف
به گردنم گناه تو به لعنت و به آه تو
به غمزه و نگاه تو به زیرکی شدم هدف
جوانیم به سر شده خزان پیریم رسید
بر آستان عشق تو گرفته ام زهی شرف
بگیر دست خسته ام ببین ز پا نشسته ام
بت دلم شکسته ام مروتی شدم تلف
بکش مرا خلاص کن مقرب خواص کن
به جلوه خاص خاص کن به انتظار جان به کف
************
ر