حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

حاج خلیل کاظمی

مداح اهل بیت

شاعر

امام حسن ع

مثل تو نبود بخدای کریم

بر تن تو هست ردای کریم

جلوه گری نموده آیات تو

هست کریمی لقب ذات تو

شمس سپهر ازلیت تویی

ماه منیر ابدیت تویی

جلوه ی  تو جلوه ی زهراستی

وجه تو والله تماشاستی

بر سر دنیا قدمت تا رسید

بال هما بفرق طالع دويد

عشق به یمن مقدمت عشق شد

عشق به ثبت کرمت عشق شد

حیات عشق از تو رونق گرفت

هوای عشق هو هوالحق گرفت

گرم شده ز تو چو کانون عشق

از تو به اجرا شده قانون عشق

از علی و فاطمه اعجاز شد

توآمدی بخت جهان باز شد

اسم تو مفتوح طلسم وفاست

نام تو پیرایه ی یا مجتبا ست

درب حریم تو همیشه باز است

هر که ترا بخواند بی نیاز است

هر که ترا دوست بود نعیم است

هر که گدای تو بود کریم است

تو گل بانوی کمند عشقی

فاخته ی شاخ بلند عشقی

هر چه علی داشت بتو داده است

شانس به دنبال تو افتاده است

صلح تو پایه ی قیام حسین

بجای پای تست گام حسین

سازه ی صلح تو چها کرده است

قیامتی بکربلا کرده است

غربت تو اگر سراسر غم است

ریشه ی نخل صلح تو خرم است

صلح تو گر نبود بیداد بود

هر چه که بود و هست بر باد بود

هر چه که هست و نیست مدیون تست

در رگ نهضت حسین خون تست

صلح تو احیا گر کرببلاست

آتیه ی مکتب سرخ ولاست

آینه ها را تو جلا داده ای

به خضر تو آب بقا داده ای

بی ادبان را تو ادب  کرده ای

بر دل غمدیده طرب  کرده ای

چه روزگارهابه خود دیده ای

چه نا سزاهاست که بشنیده ای

چه دیدنی هاست که تو دیده ای

تو دیده و چو بید لرزیده ای

تو کوچه ی جور و جفا دیده ای

به مادر خویش چها دیده ای

تو دیده ای ماه به روي زمين

تو دیده در طناب حبل المتین

تو دیده ای خون به زمین می چکید

مهر بدنبال قمر می دوید

تو دیده ای فاتحه خوانی عشق

تو دیده ای فصل خزانی عشق

 

 

 

 

 

ب